unnamed

گل

کیاپرس –اعظم کردان : یکی از دوستانم که تحویل دار بانک است، تعریف می کرد: روزی پسر بچه ای در دقایق پایانی کار ، قبضی آورد و از من خواست آن را واریز کنم.

به اوگفتم: پسرجان وقتش گذشته، سایتها رو بستیم، فردا صبح بیار من کارت را انجام می دهم. گفت: می دونی من پسر کیم؟ اگربابامو بیارم هم همین رو می گی؟

گفتم: پسر هر کی می خوای باش! ساعت کار بانک تموم شده!

پسر بچه رفت. چند دقیقه بعد با مردی که لباسهای کهنه و چهره ای رنجور داشت وارد بانک شد.

فهمیدم باباشه.

بلند شدم و به قصد احترام به او دست دادم. قبض را از پسر بچه گرفتم و رو به پدرکردم و گفتم چشم قبض را از شما می گیرم، فردا صبح پرداخت کنم.

پسربچه گفت دیدی بابامو بیارم نمی تونی نه بگی؟!

پدر لبخندی زد و کمی به طرفم آمد و در گوشم گفت ممنونم به خاطر اینکه جلوی پسرم بزرگم کردی. گفتم پدر تنها فرد قوی در زندگی بچه هاست نمی خواستم این طرز تفکر تغییر کند.

پدر دست پسرش را گرفت و از بانک خارج شد…

لبخند رضایت پدر، چشمان غرورآمیز پسر، سالها در ذهن من  نقش بسته بود…

* توجه به شخصیت و حیثیت افراد در امر خدمت رسانی از مهم ترین ویژگیهایی است که در سیره امامان نیز تاکید شده است چرا که اگر در ضمن اجرای نیکی و احسان و کمک به ارباب رجوع به عزت نفس و آبروی افراد بی توجهی شود، نه تنها عمل خدمت رسانی نتیجه مثبت نخواهد داد بلکه مایه انزجار و نفرت نیز خواهد بود . دراین صورت شیرین ترین ثمره خدمت به تلخ ترین خاطره ها تبدیل می شود.

همواره به یاد داشته باشیم عملی هرچند کوچک و بی اهمیت می تواند سالها ماندگار شود، ارزشهایی که به ظاهر گم شده اند ولی در درون انسانهای یافت می شوند که بزرگی آنها جای کسی را تنگ نکرده است همانند دریا….

اشتراک این خبر در :